متن آهنگ یه سرباز از حجت درولی
یه سرباز که دو سال در انتظاره
یه سرباز جز خدا کسی نداره
نمی خواست توی تنهایی بمیره
آرزوش و ته دره ببینه
یه سرباز که همیشه بی قراره
به یکی قول داده واسش چشم انتظاره
می خواست از خاطراتش سلفی بگیره
آخر هفته مرخصی بگیره
نگران واسه ی لحظه ی آخر
نگران واسه قلب ضعیف مادر
نگران واسه ی صبح فردا
نگران واسه ی زحمت بابا
نگران وسه ی دوست و رفیقش
واسه ی نامه ای که نوشت و موند توی جیبش نگران
یه سرباز که همیشه بی قراره
می خواست از خاطراتش سلفی بگیره
نگران واسه ی لحظه ی آخر
نگران واسه قلب ضعیف مادر
نگران واسه ی صبح فردا
نگران واسه ی زحمت بابا
نگران وسه ی دوست و رفیقش
واسه ی نامه ای که نوشت و موند توی جیبش نگران