متن آهنگ از من چرا رنجیده ای از همایون شجریان
ای یار ناسامان من از من چرا رنجیده ای
وی درد و ای درمان من از من چرا رنجیده ای
ای یار ناسامان من از من چرا رنجیده ای
وی درد و ای درمان من از من چرا رنجیده ای
ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من
ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من
لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیده ای
گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت
گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت
فردا بگیرم دامنت فردا بگیرم
دامنت از من چرا رنجیده ای
بنگر ز هجرت چون شدم
سرگشته چون گردون شدم
وز ناوکت پرخون شدم از من چرا رنجیده ای
ای یار ناسامان من وی درد و ای
درمان من از من چرا رنجیده ای
ای سرو خوش بالای من ای دلبر
رعنای من از من چرا رنجیده ای