متن آهنگ پریشان از محسن چاوشی
آن دوست که من دارم آن یار که من دانم
شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم
وقتی نکند با من کان شاخه صنوبر را
بنشینم و بنشانم گل بر سرش افشانم
ای روی دل آرایت مجموعه زیبایی
مجموع چقد دارد از من که پریشانم
دریا که نقشی ماند از طرح وجود من
چون یاد تو می آرم خود هیچ نمیمانم
ای خوب تر از لیلی بیم است که چون مجنون
عشق تو به گرداند در کوه و بیابانم
یک پاک زمین دشمن گر روی به من آرد
از روی تو بیزارم گر روی بگردانم
یک پاک زمین دشمن گر روی به من آرد
از روی تو بیزارم گر روی بگردانم